دلم مدتی هست که جمکران و مشهد می خواهد
ولی بار گناه سنگینی می کند بردوشم
نمیدانم چرا
ولی شهادت را به پیر شدن ترجیح میدهم و ان شالله شهید خواهم شد ...
خودم را تافته جدا بافته نمیدانم ولی این گلویم بغض روز ها و شب های تهران را با گناهانش دارد .
هر روز گامی به عقب برمیدارم و امیدی به زندگی این دنیا ندارم
دنیا را با همه ی خوبی هایش به اهلش بخشیدم فقط خدا یا تو ازمن راضی باش و مرگم را سریع برسان
چون چشم ندارم که امام زمانت را ببینم یعنی دلش را هم ندارم
میترسم بار گنهانم یاعث شود مقابلش بایستم نه در کنارش ...
تو خودت بهتر میدانی که چقدر پسر فاطمه را دوست دارم و اگر هم مانند مادر فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) میگویم : اللهم عجل وفاتی سریعا فقط به خاطر این هست که بیشتر گناه نکنم و دل مهدی فاطمه و شما را خون نکنم .
ماندنم که فایده ای نداشت ای کاش مرگم حداقل منفعتی باشد
#دل_نوشته_همین الان
#تصویر_همین_الان
نظرات شما عزیزان:
منتظرمطالب بعدی شما هستیم.
پاسخ: تشکر